پیش از بیان گزارش حقیقی رابطهی دکتر محمد اسماعیل مقدم و حزب نور و دعوت سلفی، لازم است به نکات مهم زیر اشاره کنیم:
-پخش این دادهها به تکلیف استاد یا به نقل قول از او نبوده است؛ زیرا حدود یک سال است که او را ندیدهام.
-با بسیاری از افراد بر این موضوع اتفاق نظر دارم که باید استاد خودش علناً موضع خود را اعلام نماید.
-هدف از نشر این معلومات، رساندن حقیقت به اعضا و یاران دعوت سلفی و حزب نور است؛ چرا که موضع گیریهای برخی از استادان سلفی در اثر تحریف و فریبکاری به هوادارانش نرسیده است. اعضایی که گمان میکنند که استاد مقدم، خودش موضعگیریهای سیاسی کنونی جناح شیخ برهامی را در درون دعوت سلفی اتخاذمیکند.
در وسط ماه رمضان گذشته، استاد محمد در اثنای انجام فریضهی عمره در دو مجلس حضور یافت و موضع خود را پیرامون حزب نور و کودتا بیان نمود. در این دو دیدار عدهای از استادان دانشگاه و اساتید فرهیخته حضور داشتندکه اغلب آنان در علوم شریعت، متخصص بودند و حاکم شرع مشهوری همراه آنان در جلسه شرکت داشت.
این اطلاعات را از زبان فردی دارای گواهینامهی دکترا در علوم شریعت از دانشگاه أزهر نقل می-کنم.
خلاصهی گفتههای استاد مقدم در طی دو جلسه و دیدار با بزرگان که موضع او را بدون زیادهگویی روشن میسازد، به شرح زیر است:
-شیخ مقدم اظهار داشت که حزب نور سلفی از جنبهی سیاسی خود را به دار میآویزد و دعوت سلفی به علت موضعگیریهای اخیر منحرف شده است.
-حزب نور دروغی را در شب کودتا به من نسبت دادند - استاد مقدم اینچنین جناح برهامی را متهم ساخت و به ذکر رویدادی مرتبط با نادر بکار در یک دیدار تلویزیونی پرداخت که به بیانیه-ی صادرهی دعوت سلفی در مورد حوادث اشاره نمود- بکار اظهار داشت که استاد مقدم یکی از امضاء کنندگان بیانیه میباشد؛ اما چنین امری واقعیت ندارد، به همین خاطر شیخ محمد علی با شیخ برهامی تماس گرفت و به او گفت: بیرون رفتن برایم دشوار است، ادعای نادر بکار را تکذیب میکنم. او را بفرست تا گفتهی خود را رد نماید.. اما بکار چنین نکرد..
-استاد مقدم اظهار داشت که بیش از یک سال است که در جلسات دعوت سلفی و مجلس شورای حزب نور سلفی شرکت نکرده است.
-شیخ مقدم، حزب را متهم میکند به اینکه به اعضایش گفته که بدون مجوز در کلاسهای شیخ حضور پیدا نکنند.
-استاد مقدم میگوید: آنچه در سوم ژوئیه روی داد یک کودتای آشکار نظامی بود. وی اشاره نمود که قبل از کودتا صراحتاً چنین گفته است: من بیم آن را دارم که خدا عذابش را بر ما نازل نماید «زیرا ما این مرد صالح - رئیس جمهور دکتر محمد مرسی – را خوار کردیم».
-شیخ مقدم تأکید کرد: موضعگیری تهاجمی که جناح برهامی ضد رئیس جمهور محمد مرسی در پیش گرفته است یک موضعگیری کاملاً سیاسی است و هیچ ارتباطی با عقیده ندارد.
-هنگامی که در بارهی موضعش در مورد تحصن میدان رابعه از او سوال شد گفت: او معتقد است که در تحصن مشارکت نماید، اما بعد از کشتار گارد ریاست جمهوری، از این اظهار نظر خودداری کرد تا مسؤولیت خونریزی به دوش او نباشد؛ ولی هیچکس را از حضور در تحصن منع نکرد..
-داماد شیخ که در این دیدارها همراش بود به ایشان گفت: آنچه در بارهی موضعگیریهایش شایع است، کاملاً با گفتههای او مغایرت دارد. شیخ با این سخن یکه خورد.
این گفتههای شیخ مقدم، طی دو دیدار بود – وبر حسب معلوماتی است که از یک منبع موثق دریافت نمودهام – و از راه منابع دیگری از صحت این اطلاعات یقین پیدا کردهام.
شما خوانندگان گرامی هم، موضع کنونی استاد مقدم را بعد از شکست تحصن میدانهای رابعه و نهضت و فاجعهی قانون اساسی کودتاچیان حدس بزنید. من همیشه بر این باورم که باید شیخ، صراحتاً آن موضعگیریها را بیان نماید و خودش حقیقت را آشکار کند.
خوب میدانم که عدهای از اعضای دعوت سلفی کاملاً با مواضع «جناح برهامی» مخالفند و آن را رد میکنند و میدانم که بسیاری از آنان در راهپیمائیهای ضد کودتا شرکت دارند؛ اما در چنین شرایطی بهتر آن است که موضعی، بسیار آشکارتر و شفافتر اتخاذ نمایند. بنابر این اگر نصف اعضای شورای مرکزی دعوت سلفی – یعنی اساتید مؤسس این حزب – با مواضع «جناح برهامی «مخالف هستند و آن را نمیپذیرند و بسیاری از هواداران این اساتید با آنان موافقند؛ پس چرا سکوت، و تاکی؟..
نظرات